دست نوشته های موثر

الهم عجل لولیک الفرج ..

دست نوشته های موثر

الهم عجل لولیک الفرج ..

یه توصیه ..


حتما در اطراف شما کم نیستند آدم‌هایی که به محض اینکه اتفاق خوب یا بدی رخ می‌دهد، فورا لب به سخن می‌گشایند و می‌گویند:"دیدی! همان‌طوری شد که من گفته بودم!؟"

این آدم‌ها که می‌توان آنها را مدعیان بی‌سروصدای پیشگویی و غیبدانی نسل جدید خواند بسیار مشتاق‌اند تا مخاطبشان آنها را به عنوان افراد غیرعادی و فوق‌انسان شناسایی کنند و از جر و بحث یا مقاومت در مقابل آنها دست بردارد.
عمده این افراد در قالب نصیحت‌گو و دانای همه‌چیزدان ظاهر می‌شوند. همه‌چیزدان‌هایی که به واسطه دسترسی به دنیای مرموزی از اطلاعات سری می‌توانند آینده را قبل از وقوع پیش‌بینی کنند.

البته نکته مهم اینجاست که بیشتر این اشخاص بعد از وقوع حادثه از جمله معروف دیدی گفتم! استفاده می‌کنند و قبل از وقوع حادثه و مصیبت معمولا آن‌قدر جملات دوپهلو و گنگ بر زبان می‌رانند که عملا نصیحت آنها قبل از حادثه به هیچ دردی نمی‌خورد و فقط این فایده را دارد که بعد از بروز مصیبت با لبخند بگویند: "دیدی! این را من قبلا گفته بودم!"

به شما توصیه میکنم که از این اشخاص "از قبل همه‌چیزدان" پرمدعا به شدت دوری کنیم و فاصله مطمئن خود را با آنها بیشتر سازیم. شاید این توصیه آن هم به صورت اکید برای بعضی بی‌مورد باشد. آنها ممکن است از خود بپرسند چه اشکالی دارد که انسان گاهی به حرف‌های آدم‌های پیشگوی دانا گوش بسپارد. شاید پیش‌بینی آنها در مورد مثلا افزایش قیمت طلا یا پایین آمدن قیمت زمین درست از آب درآید و بتوان با استفاده از اطلاعات این افراد به سود هنگفتی دست یافت و یا از ضرر سنگینی جان سالم به در برد. اما نکته همین جاست که متاسفانه بیشتر افرادی که با قیافه حق‌به‌جانب بعد از وقوع هر مصیبت و یا حادثه تلخ، فورا لب به سخن می‌گشایند و می‌گویند: "من از قبل در این مورد هشدار داده بودم و همان‌طوری شد که گفته بودم!" عمده این افراد تنها هنرشان کلی‌گویی و استفاده از جملات کلیشه‌ای گنگ و مبهم و دوپهلو است. آنها هیچ وقت به خود اتفاق اشاره‌ای نمی‌کنند چون اصلا از آن سر درنمی‌آورند. آنها به حالت‌های ممکن برای یک اتفاق اشاره می‌کنند و سعی دارند همه حالت‌های ممکن را بر زبان بیاورند. طبیعی است که نتیجه هر حادثه‌ای از چند حالت ممکن بیرون نیست و به طور طبیعی یکی از این حالت‌ها همیشه رخ می‌دهد. حالتی که می‌توان از قبل آن را پیش‌بینی کرد.
مثلا اینکه فردا یا هوا آفتابی است، یا ابری، یا توفانی، یا بارانی یا برفی یا مخلوطی از این‌ها. از سوی دیگر با توجه به اینکه فصل پاییز است و احتمال سردتر شدن هوا بیشتر است پس می‌توان دوباره پیش‌بینی کرد که اگر لباس مناسب نپوشی، حتما سرما می‌خوری و اگر سرما بخوری پس...

آیا متوجه می‌شوید که کلی‌گویی و حالت‌های ممکن یک اتفاق را برشمردن چقدر راحت و ساده است؟ حال تصور کنید که یک فرد معمولی و عادی با استفاده از این ترفند کلی‌گویی بخواهد به شما در هیبت یک اندرزگوی غیب‌دان نزدیک شود و بگوید که به من احترام بگذار و اجازه بده بیشتر از تو به امکانات و منابع مشترک دسترسی داشته باشم چون اتفاقات دنیا همان‌طوری پیش می‌رود که من می‌گویم! قبول نداری به اتفاق بد الان دقت کن، همان‌طوری شد که من دیروز گفتم!
"دیدی گفتم ها" همه جا هستند. گاهی در هیبت یک انسان پیر ظاهر می‌شوند که مدعی‌اند به واسطه کهولت سن و تجربه زیادی که با گذر زمان جمع کرده‌اند به قدرت غیرقابل توصیف آینده‌نگری دست پیدا کرده‌اند و گاهی در هیکل فردی که به واسطه شغل خاصی که دارد به اطلاعات محرمانه و خصوصی اشخاص و افراد دسترسی دارد و می‌تواند به وقت مناسب با دانستن چیزهایی که بقیه نمی‌دانند مدعی آینده‌دانی شود.
گاهی افراد "دیدی گفتم ها" خودشان مسبب و عامل اصلی خرابکاری و مصیبتی هستند که رخ داده است. آنها چون خودشان نقش اول را در برنامه‌ریزی و بروز حادثه دارند، پس می‌توانند به راحتی قبل از وقوع مصیبت از آن خبر دهند. این توانایی را دارند چون خیلی ساده عامل و باعث بروز مصیبت خودشان هستند.
گاهی "دیدی گفتم ها" با بهره‌گیری از ترفند القای روانی سعی می‌کنند اتفاقات و حوادث را به سمت و سویی که خود می‌پسندند و منافعشان تامین می‌شود هدایت کنند. مثلا قبل از مسابقه به بازیکن برتر می‌گویند که اگر در طول بازی به کمربند حریف خیره شود می‌بازد.
و بازیکن ورزیده فقط کافی است این جمله بی‌ربط را بازی کند و با فکر کردن در مورد آن مساله جزیی از اصل مبارزه واماند و شکست بخورد. این‌جاست که "دیدی همونی شد که گفتم" از راه می‌رسد و با تکرار جمله آشنای "دیدی حق با من بود!" بر زخم شکست بازنده نمک می‌پاشد. و هیچ‌کس هرگز نمی‌فهمد که دلیل واقعی شکست جملاتی بوده است که قبل از مبارزه در ذهن بازیکن کاشته شده است.
اگر خوب به حوادث اطراف خود دقت کنید و در رفتار و واکنش‌های اشخاص منفعت‌طلب دقیق شوید، به سرعت متوجه می‌شوید که تقریبا همه آنها جزو گروه و دسته "دیدی گفتم های" حرفه‌ای هستند. آنها دائم در حال پیش‌بینی و در واقع پیشاپیش گویی هستند. آن‌چه می‌گویند چیزی نیست که قرار است رخ دهد بلکه چیزی است که آنها می‌خواهند رخ دهد و عامل و باعث رخ دادن آن هم اغلب کسانی هستند که این پیشاپیش‌گویی‌ها را باور می‌کنند و در آن جهت قدم برمی‌دارند.
  در این پست قصد دارم بگویم که از آدم‌هایی که استاد "دیدی گفتم" هستند پرهیز کنید و فاصله بگیرید. بیایید یک‌بار دیگر دلایل گریز از این جور اشخاص را با هم بررسی کنیم:
ـ آنها در عمل چیزی نمی‌دانند. تنها هنرشان کلی‌گویی و ردیف کردن جملات گنگ و دوپهلوست. هدفشان هم این است که بعد از وقوع مصیبت و حادثه کسی از آنها انتظاری نداشته باشد و کاری به آنها محول نکند. در حقیقت آنها نه تنها چیزی نمی‌دانند، بلکه در عمل کاری هم از آنها برنمی‌آید. اشخاص همیشه طلبکاری هستند که وقتی از آنها انتظار کاری را دارید با قیافه حق‌به‌جانب جواب می‌دهند: "من همان کسی بودم که قبل از این اتفاق هشدارم را دادم. مرا با شما کاری نیست! چرا به هشدار من توجهی نکردید!؟"
ـ آنها به صورت هدف‌دار و با برنامه‌ریزی پیشاپیش‌گویی می‌کنند. در واقع می‌خواهند با تکرار یک جمله و تقویت احتمال رخ دادن یک پیشامد کاری کنند تا مخاطبان زودباور با پذیرفتن پیشگویی‌های آنها در همان مسیری گام بردارند که مطلوب جناب پیشگو است و منافع او را تامین می‌کند. وقتی از این افراد فاصله می‌گیرید در واقع امکان چنگ‌اندازی به خود و منابعی که در اختیار دارید را از آنها می‌گیرید.
ـ آنها به اطلاعات و اخبار حساس و تعیین‌کننده‌ای دسترسی دارند که به واسطه آشنایی، شغل و دسترسی به امکانات و منابع خاص در اختیار آنها قرار دارد. طبیعی است که لو دادن اخبار کلیدی در درازمدت باعث محرومیت این افراد از منبع اطلاعاتی خاص و ویژه‌شان می‌شود. اما از سوی دیگر این افراد به واسطه نیاز شخصیتی به خود بزرگ‌نمایی معمولا سعی می‌کنند بخشی از اطلاعات پالایش یافته و ناقص را به صورت پیشگویی در اختیار اطرافیان قرار دهند و یا وادارشان کنند که در جهت منافع شخصی ایشان حرکت کنند. حتما با کسانی که با جناب مدیر یا رییس یا کدخدا فامیل هستند در دوروبر خود برخورد کرده‌اید. قیافه مطمئن و حق‌به‌جانب آنها را وقتی در مورد یک موضوع مهم مربوط به آینده صحبت می‌کنند، زیر نظر بگیرید. کاملا معلوم است که کانال اطلاعاتی آنها همان رابطه فامیلی و یا شغلی است که در اختیار دارند. نقطه ضعف این افراد هم به طور خیلی ساده واگویی مستقیم حرف‌ها و تهدیدها و غیب‌گویی‌ به مقام بالادستی‌شان است. در هر صورت به خاطر داشته باشید وقتی عده زیادی از یک اتفاق بی‌خبرند، خبردار بودن فقط شما و واکنش نشان دادن شما به تنهایی، بسیاری اوقات می‌تواند برای خودتان دردسرساز باشد. پیشگوهایی که به واسطه دسترسی به کانال‌های خبری خاص، خود را حامل اخبار داغ می‌دانند معمولا به راحتی شنیده می‌شوند و نیازی نیست که بی‌جهت بیش از حد به آنها نزدیک شوید. توصیه من این است که حتی از این پیشاپیش‌گوهای متصل به از ما بهتران هم فاصله بگیرید. اخباری که باید از این افراد به شما برسد از راه دور هم می‌رسد. رفاقت بیش از حد متعارف با این اشخاص عمدتا دردسرساز است و معمولا اولین قربانی این اشخاص همان دوستان و رفقای نزدیک به ایشان هستند.
در خاتمه باید گفت که این هشداری به من و شما هم هست که در دام غرور بی‌جای "من همه چیز را از قبل می‌دانم" نیفتیم و بی‌دلیل خودمان را نزد اطرافیان از چیزی که هستیم بالاتر ندانیم. فراموش نکنید که "دیدی همان چیزی شد که گفتم" یک دنباله دارد و دنباله‌اش این است که اطرافیان انتظار دارند شما باز هم چیزی بگویید که در آینده درست اتفاق بیفتد. و اگر شما در این تله بیفتید و چند بار پیشگویی‌هایی کنید که درست از آب درنیایند، در گذر زمان به یک فرد ناراستگو تبدیل می‌شوید و این اصلا چیز خوبی نیست.
فقط کسانی حق دارند در مورد آینده صحبت کنند که قوانین طبیعت را بشناسند و در حوزه تخصصی خود به تسلط و کارآمدی بالا رسیده باشند. درست مثل یک پزشک متخصص که می‌تواند بر اساس اطلاعات آزمایشگاهی و سابقه بیمار، رشد مرض را پیش‌بینی کند و عاقبت بیمار خودش را با احتمال درستی بالا، حدس بزند. یا مهندسی که می‌داند عمر مفید یک دستگاه چقدر است و بر اساس نتایج آزمایشگاهی امکان حادثه در یک بازه زمانی و شرایط خاص را هشدار دهد. همان‌طوری که می‌بینید این اشخاص بر اساس قوانین اثبات شده و تکرارپذیر و مستند، پیشگویی می‌کنند و پیش‌بینی‌هایشان دقیق و روشن و واضح است و در گزارش‌هایی که می‌دهند اثری از کلی‌گویی‌های بدیهی و ذکر جملات گنگ و مبهم وچندپهلو نیست. پیشگویی آنها با پیشاپیش‌گویی‌هایی که در بالا توضیح دادیم تفاوت اساسی و بنیادی دارد.

گاهی افراد "دیدی گفتم ها" خودشان مسبب و عامل اصلی خرابکاری و مصیبتی هستند که رخ داده است. آنها چون خودشان نقش اول را در برنامه‌ریزی و بروز حادثه دارند، پس می‌توانند به راحتی قبل از وقوع مصیبت از آن خبر دهند


                                                                                                                 دکتر حلت

نظرات 1 + ارسال نظر
[ بدون نام ] دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1391 ساعت 06:36 ب.ظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد