دست نوشته های موثر

الهم عجل لولیک الفرج ..

دست نوشته های موثر

الهم عجل لولیک الفرج ..

چگونگی کنترل ذهن و شستشوی مغزی در دنیا امروز ..

برای مطالعه قسمت اول اینجا کلیک کنید 

 - - - - - -  

قسمت دوم : 

کارل یونگ مبتکر روانشناسی تحلیل 

  

کارل یونگ (Carl Jung) بنیانگذار روانشناسی تحلیلی (که با نام روانشناسی یونگی نیز خوانده می‌شود) است. در این مکتب بر فهم روان از طریق خواب‌ها، هنر، اسطوره‌شناسی، دین، نمادها و فلسفه تأکید می‌شود. این روانکاو سوئیسی منشأ بسیاری از مفاهیم روانشناسی به مانند کهن الگو، عقده، صورتک، دورن‌گرا/برون‌گرا و همزمانی است. وی به شدت تحت تأثیر تاریخ رازآلود و پنهانی خانواده‌اش بود. کارل گوستاو (Carl Gustav)، پدربزرگ وی، یک فراماسون فعال و دارای عنوان استاد اعظمی بود. یونگ متوجه گشت که برخی از نیاکان وی عضو انجمن چلیپای گلگون (Rosicrucianism) بودند. این امر شاید دلیل علاقه مفرط وی به فلسفه شرقی و غربی، کیمیا، طالع‌بینی و نمادگرایی را نشان دهد. یکی از مهمترین مفاهیم مورد استفاده وی که به درستی نیز فهمیده نشده عبارت ناخودآگاه جمعی است.

"فرضیه من چنین است: علاوه بر خودآگاه بلاواسطه، که دارای ماهیتی کاملا شخصی بوده و ما معتقدیم که تنها روان تجربی موجود است (حتی اگر ناخودآگاه شخصی را به عنوان یک ضمیمه ملحق نماییم)، یک سیستم روانی ثانوی نیز وجود دارد که دارای ماهیتی جمعی، جهانی و غیرشخصی بوده و همسان با تمام افراد است. این ناخودآگاه جمعی به صورت فردی بوجود نمی‌آید بلکه اکتسابی است. این ناخودآگاه از اشکال موجود از قبل، یعنی کهن الگوها، تشکیل یافته و به برخی محتویات مشخص در روان شکلی قطعی و نهایی می‌بخشد. "

- کارل یونگ، مفهوم ناخودآگاه جمعی

ناخودآگاه جمعی از طریق وجود نمادها و انگاره‌های اساطیری مشابه در تمدن‌های مختلف ظاهر می‌شود. نمادهای کهن الگو در نیمه خودآگاه جمعی ما جای گرفته‌اند و زمانی که در معرض آنها قرار می‌گیریم یک کشش و افسون طبیعی نسبت به آنها نشان می‌دهیم. بنابراین نمادهای فراطبیعی و رازآلود می‌توانند تأثیر بسیاری بر مردم داشته باشند، حتی اگر بسیاری از افراد هیچگاه به طور شخصی از معنای مبهم و اسرارآمیز نماد مطلع نشوند. متفکرین رسانه جمعی به مانند ادوارد دی برنایز (Edward D. Bernays)، پتانسیل زیادی در این مفهوم برای کنترل و دستکاری ناخودآگاه شخصی و جمعی یافت. 

ادامه مطلب ...

چگونگی کنترل ذهن و شستشوی مغزی در دنیا امروز ..

قسمت اول (قسمت های بعدی رو به صورت چندروز در میان میذارم)

 همیشه دوست داشتم خودم در این مورد مقاله ای رو تنظیم کنم چون تو اینترنت فارسی قبلاً به صورت جدی کار نشده بود تا اینکه بالاخره دوستای ما تو سایت وعده صادق این کارو انجام دادن که واقعا مرسی ازشون ... 

  در گذشته، زمانی که تغییرات بر مردم تحمیل می‌شد، آنها به خیابان‌ها می‌ریختند، اعتراض می‌کردند و حتی کار به شورش می‌انجامید. دلیل اصلی این برخورد و مناقشه این امر بود که تغییرات اغلب به وضوح توسط حاکمان اعلام شده و از جانب مردم نیز فهمیده می‌شدند. این تغییرات ناگهانی بودند و تأثیرات ناشی از آنها به راحتی قابل تحلیل و ارزیابی بود. امروزه، زمانی که نخبگان می‌خواهند بخشی از برنامه‌هایشان توسط مردم پذیرفته شوند، از طریق حساسیت‌زدایی این کار را انجام می‌دهند. این برنامه که ممکن است در تناقض با منافع عامه باشد از طریق فیلم‌ها ...

 از کنترل ذهن چه می دانیم؟ آیا همان شستشوی مغزی است؟ رسانه ها در میان چه نقشی را برعهده دارند. استاندارد سازی اندیشه بشری از سوی چه کسانی دنبال می شود؟ برای راز گشایی از این سوالات با گزارش های ویژه مشرق همراه شوید.....

   رسانه جمعی قوی‌ترین ابزار مورد استفاده طبقه حاکم برای کنترل توده‌ها است. رسانه جمعی به عقاید و ایستارها شکل بخشیده، آنها را قالب‌ریزی نموده و آنچه را که رایج و قابل پذیرش است تعریف می‌کند. در این گزارش کارکردهای رسانه جمعی از منظر تئوری‌های متفکرین عمده این حوزه، ساختار قدرت و تکنیک‌های مورد استفاده آن مورد بررسی قرار می‌گیرد تا نقش حقیقی رسانه جمعی در جامعه تبیین گردد.

ادامه مطلب ...

تفاوت عشق و هوس


متاسفانه وقتی که کلمه عشق یا مطلبی در مورد عشق رو تو موتورهای جستجو گر جستجو میکنیم میبینیم معمولا یا سایتها فیلتر شده هستند و یا از دست شون در رفته که فیلتر نکردن اون سایت رو ( البته سایت های خوبی هم وجود داره ) - اما اینبار من میخوام که در مورد تفاوت عشق و هوس مطلب بذارم براتون که فکر میکنم خیلی جالب باشه

- عشق معطوف به غیر از خود است. در حالیکه محور هوس خود فرد و لذت اوست. جملات زیر را مقایسه کنید:
- ( من) دوستت دارم
- ( من) برات می میرم  
                                                                               
- (برای من) هیچکس مثل تو نمیشه
- ( من ) همیشه به فکر توام
-( من) را فراموش نکن
- ( من ) از تو رنجیدم

در حالیکه در عشق، توجه به حالتها و لذتهای خود نیست. و خواست و شرایط معشوق جایگزین خودخواهی فرد می شود.

جمله معشوق است و عاشق پرده ای
زنده معشوق است و عاشق مرده ای
 
- هوس پاسخ به یک نیاز جسمانی و روانی است، مثل نیاز به آب، نیاز به اکسیژن ، نیاز به غذا. ولی عشق فراتر از یک چنین نیازی هست. عشق فراهم آورنده رشد و خودشکوفایی فرد است. لذا فردعاشق خود را خوار نمی کند، کوچک نمی کند. عشق عزت و احترام دارد و این احترام از روی بی نیازی و بزرگی عشق حاصل می شود. شاید در فیلم ها دیده و شنیده باشید که فردی می گوید« من عشق را گدایی نمی کنم».
                                 

ادامه مطلب ...

یه توصیه ..


حتما در اطراف شما کم نیستند آدم‌هایی که به محض اینکه اتفاق خوب یا بدی رخ می‌دهد، فورا لب به سخن می‌گشایند و می‌گویند:"دیدی! همان‌طوری شد که من گفته بودم!؟"

این آدم‌ها که می‌توان آنها را مدعیان بی‌سروصدای پیشگویی و غیبدانی نسل جدید خواند بسیار مشتاق‌اند تا مخاطبشان آنها را به عنوان افراد غیرعادی و فوق‌انسان شناسایی کنند و از جر و بحث یا مقاومت در مقابل آنها دست بردارد.
عمده این افراد در قالب نصیحت‌گو و دانای همه‌چیزدان ظاهر می‌شوند. همه‌چیزدان‌هایی که به واسطه دسترسی به دنیای مرموزی از اطلاعات سری می‌توانند آینده را قبل از وقوع پیش‌بینی کنند.

البته نکته مهم اینجاست که بیشتر این اشخاص بعد از وقوع حادثه از جمله معروف دیدی گفتم! استفاده می‌کنند و قبل از وقوع حادثه و مصیبت معمولا آن‌قدر جملات دوپهلو و گنگ بر زبان می‌رانند که عملا نصیحت آنها قبل از حادثه به هیچ دردی نمی‌خورد و فقط این فایده را دارد که بعد از بروز مصیبت با لبخند بگویند: "دیدی! این را من قبلا گفته بودم!"

به شما توصیه میکنم که از این اشخاص "از قبل همه‌چیزدان" پرمدعا به شدت دوری کنیم و فاصله مطمئن خود را با آنها بیشتر سازیم. شاید این توصیه آن هم به صورت اکید برای بعضی بی‌مورد باشد. آنها ممکن است از خود بپرسند چه اشکالی دارد که انسان گاهی به حرف‌های آدم‌های پیشگوی دانا گوش بسپارد. شاید پیش‌بینی آنها در مورد مثلا افزایش قیمت طلا یا پایین آمدن قیمت زمین درست از آب درآید و بتوان با استفاده از اطلاعات این افراد به سود هنگفتی دست یافت و یا از ضرر سنگینی جان سالم به در برد. اما نکته همین جاست که متاسفانه بیشتر افرادی که با قیافه حق‌به‌جانب بعد از وقوع هر مصیبت و یا حادثه تلخ، فورا لب به سخن می‌گشایند و می‌گویند: "من از قبل در این مورد هشدار داده بودم و همان‌طوری شد که گفته بودم!" عمده این افراد تنها هنرشان کلی‌گویی و استفاده از جملات کلیشه‌ای گنگ و مبهم و دوپهلو است. آنها هیچ وقت به خود اتفاق اشاره‌ای نمی‌کنند چون اصلا از آن سر درنمی‌آورند. آنها به حالت‌های ممکن برای یک اتفاق اشاره می‌کنند و سعی دارند همه حالت‌های ممکن را بر زبان بیاورند. طبیعی است که نتیجه هر حادثه‌ای از چند حالت ممکن بیرون نیست و به طور طبیعی یکی از این حالت‌ها همیشه رخ می‌دهد. حالتی که می‌توان از قبل آن را پیش‌بینی کرد.
مثلا اینکه فردا یا هوا آفتابی است، یا ابری، یا توفانی، یا بارانی یا برفی یا مخلوطی از این‌ها. از سوی دیگر با توجه به اینکه فصل پاییز است و احتمال سردتر شدن هوا بیشتر است پس می‌توان دوباره پیش‌بینی کرد که اگر لباس مناسب نپوشی، حتما سرما می‌خوری و اگر سرما بخوری پس...

ادامه مطلب ...

مهارت درک زیبایی های زندگی

یکی از مهارت های مهم انسان مهارت درک زیبایی های زندگی است !

با داشتن چنین مهارتی، زندگی با تمام ابعاد آن زیبا و لحظه لحظه زیستن در آن لذت بخش می شود. افرادی که از درک زیبایی های زندگی بی بهره اند، زندگی در نظرشان تیره و تار و پوچ می نماید و نه تنها از لحظات زندگی خود لذتی نمی برند، بلکه زیستن در این دنیا را غیر قابل تحمل فرض می کنند. مهم درک صحیح از زندگی و رویداد های آن است؛ پس بیایید این مهارت با ارزش را با تمرین کردن راهکار های زیر در خود شکوفا سازیم :

- زندگی زیباتر از آن است که می بینیید، مهم چگونگی نگرش و زاویه دید شما به زندگی است. عینک سبز زندگی را به چشمانتان بزنید و آن را آنگونه که هست بنگرید؛ با واقع نگری ریشه خیلی از به ظاهر بدی ها و مشکلات به راحتی خشکیده می شود
سعی کنید فلسفه درست آفرینش و هدف صحیح از زندگی را بیاموزید اهداف کوتاه مدت و دراز مدت خود را مشخص کنید و طبق آن گام های استوار بردارید
- با درونگری افکار خود را مورد بررسی قرار دهید و عینک بدبینی را ازچشمانتان بیرون بیاورید  بدانید که ریشه درک نادرست از زیبایی های زندگی خیالبافی ها، سوء ظنها و افکار منفی و نادرست می باشد؛ پس سعی کنید خود را از شر این گونه افکار و تخیلات رهایی بخشید
- با خود قرار بگذارید تا همیشه فکر و احساس مثبت داشته باشید و با تمرین و تلقین به نفس بر روی احساسات و افکار مثبت تمرکز داشته باشید. هرگاه تفکر منفی یا احساس غلط سراغتان آمد، سریع فضا را عوضکرده و زیبایی های زندگی و موفقیت ها و نقاط روشن زندگی خود یا دیگران را یادآوری کنید. یک قدم جلوتر از زندگی باشید. نگذارید رویداد ها و اتفاقات زندگی برای شما تصمیم بگیرد و مسیر زندگی شما را تعیین کند؛ بلکه خود برای خودتان تصمیم بگیرید و مسیر زندگیتان را با توجه به توانمندی ها و انگیزه ها به دلخواه مشخص کنید .
ادامه مطلب ...